ديشب يكي از دوستام نيمه شب زنگ زده . منو از خواب ناز، خواب 7 پادشاه بيدار كرده كه چي!
كه خانوم لباس مارك دار گرون قيمتش با مواد آرايشي لكه شده اونم خيلي ناجور.
كه دستم به دامنت كمكم كن بگو چجوري اينارو پاك كنم.
اون موقع شب؛ خوابالو خوابالو يه چيزايي بهش گفتم . اميد وارم كه درست گفته باشم.
اگه اشتباه گفتم ببخشيد عزيزم خب يادت بمونه صبر هم چيز خوبيه . خب ....كه واستا صبح شه بعد بزنگ!
خلاصه به فكر افتادم مطالبمو بزارم تو وب اگه يكي دوباره اينجوري زنگ زد فقط آدرس وبو واسش بفرستم.
اما....
تجربه هاي از بين بردن لكه ها:
امروزه لكه بر هاي شيميايي متعددي به بازار آمده كه كاربرد آنها نه تنها بي تاثير نيست بلكه يه خاطر دردسترس بودن و عدم نياز به شستشو از اهميت ويژه اي برخوردارند.ولي آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه براي استفاده از لكه بر ، چه ازنوع شيميايي و چه از كردن ضربه اي . از مالش پارچه به روي لكه خودداري شود و ضربات از محدوده خارجي لكه شروع و به داخل ادامه دهيد.نوع دست ساز خانگي بايد حتما از قسمت پشت لكه براي پاك كردن اقدام شود به اين ترتيب از پخش شدن لكه جلوگيري به عمل مي آيد.
هنگامي كه پارچه ديگري را به محلول آغشته مي كنيد تا براي پاك كردن لكه استفاده كنيد . پارچه منتخب حتما سفيد باشد و نحوه تميز
1- لكه مود ارايشي:
ابتدا كمي خمير دندان روي لكه بماليد كمي صبر كنيد و همان قسمت را با آب بشوييد. مي توانيد كمي اسپري مو رو قسمت لكه بپاشيد و بعد از چند دقيقه بشوييد. مي توان فقط قسمت لكه را به حالت اويزان نگه داريد از پشت لكه اهسته اهسته به صورت قطره قطره الكل بريزيد تا از سمت ديگر الكل همراه با رنگ لكه از لباس به بيرون بچكد . بايد طوري لباس را نگه داريد كه به جاي ديگر لباس نخورد وگرنه لكه از اين قسمت به قسمت ديگر منتقل مي شود. بهتر است همان قسمت رنگي را روي سينك ظرف شويي بگيريد و حتما از پشت لكه الكل را بريزيد.
2- لكه جوهر سياه:
براي از بين بردن جوهر سياه از روي فرش. مقداري ماست روي محل لكه ريخته با قاشق ماست را جمع كنيد . چند مرتبه اين كار را تكرار كنيد لكه كاملا از بين مي رود.
3- لكه شمع ، مداد شمعي و مداد هاي چرب آرايشي:
ابتدا باقي مانده ماده را با جسمي نوك تيز به ارامي برداريد سپس دو تكه دستمال كاغذي ضخيم يا كاغذ قهوه اي مورد استفاده در خشكشويي ها در دو طرف لكه قرر دهيد. سپس اتوي گرم را بر روي يكي از كاغذ ها در محل لكه فشار دهيد. به اين ترتيب چربي موجود در لكه آب شده و جذب دستمال يا كاغذهاي طرفين مي شود. در مرد موكت يا فرش بعد از برداشتن باقي مانده ماده از روي سطح، تنها يك كاغذ روي لكه قرار داده و اتو بگذاريد و فشار دهيد و برداريد.
4- لكه چاي و قهوه
به محض ريخته شدن يكي از اين مواد بر روي لباس آن را با آب سرد و مواد شوينده شستشو دهيد. اگر امكان شستشوي سريع آن وجود نداشت.مقداري نمك بر روي سطح لكه بريزيد و مدتي صبر كنيد تا نمك آن را به خود جذب كند . و بعد اگر امكان داشت ب آب ولرم مكان را بشوييد و يا اينكه دستمال تميز سفيدي را با آب ولرم خيس كرده به محل مورد نظر بكشيد چند بار تكرار كرده و بعد با دستمال سفيد تميز خشك آن را مالش دهيد تا خشك شود.
راهكار ديگر اين است كه سطح لكه را با اسپري مخصوص موبپوشانيد سپس يك قطعه صابون بر روي سطح لكه بماليد و بعد آن را در آب سرد خيس كنيد و بشوييد
5- تميز كردن اثر سوختگي اتو
اگر لباس شما بر اثر گرماي زياد اتو، زرد رنگ شد مي توانيد يك پياز را دو نيم كرده و روي پارچه بماليد بخصوص اگر جنس آن كتان باشد فورا لكه هاي زرد برطرف خواهند شد. بعد آن ا چند دقيقه داخل آب سرد خيس كنيد و بشوييد.
اگر لكه خيلي سطحي است يك حبه قند برداشته و آنقدر روي لكه زردها بكشيد تا لكه ها كاملا پاك شوند.
6- لكه روغن
براي پاك شدن لكه روغن از لباس فقط بايد لباس را با پودر ماشين لباس شويي بشوييد . حتي اگر لباس را با دست مي شوييد باز هم از پودر ماشين لباس شويي استفاده كنيد فورا لكه ها از بين مي روند.
7- لكه خودكار
بايد اسفنجي را آغشته به شير كرده به محل لكه بماليد . لكه به راحتي از بين مي رود.
فعلا اينارو داشته باشين تابعد.......
برچسبها:
شعری از مرحوم مهندس مجتبی کاشانی
مدرسه عشق
در مجالی که برایم باقیست باز همراه شما مدرسه ای می سازیم
که در آن همواره اول صبح به زبانی ساده مهر تدریس کنند،
و بگویند خدا خالق زیبایی و سراینده عشق آفریننده ماست
مهربانیست که ما را به نکویی ، دانایی ، زیبایی و به خود می خواند
جنتی دارد نزدیک، زیبا و بزرگ / دوزخی دارد- به گمانم کوچک و بعید
در پی سودا نیست که ببخشد ما را و بفهماندمان ،
ترس ما بیرون از دایره رحمت اوست
در مجالی که برایم باقیست باز همراه شما مدرسه ای می سازیم
که خرد را با عشق ، علم را با احساس
و ریاضی را با شعر ، دین را با عرفان
همه را با تشویق تدریس کنند
لای انگشت کسی قلمی نگذارند
و نخوانند کسی را حیوان و نگویند کسی را کودن
و معلم هر روز روح را حاضر و غایب بکند
و به جز ایمانش هیچکس چیزی را حفظ نباید بکند
مغزها پرنشود چون انبار ، قلب خالی نشود از احساس
درس هایی بدهند که به جای مغز، دلها را تسخیر کند
از کتاب تاریخ جنگ را بردارند
در کلاس انشاء هر کسی حرف دلش را بزند
غیرممکن را از خاطره ها محو کنند
تا، کسی بعد از این باز همواره نگوید: هرگز
و به آسانی همرنگ جماعت نشود
زنگ نقاشی تکرار شود ، رنگ را در پائیز تعلیم دهند
قطره را در باران ، موج را در ساحل
زندگی را در رفتن و برگشتن از قله کوه
و عبادت را در خدمت خلق
کار را در کندو و طبیعت را در جنگل و دشت
مشق شب این باشدکه شبی چندین بار
همه تکرار کنیم: عدل ، آزادی ، قانون ، شادی
امتحانی بشود که بسنجد ما را
تا بفهمند چقدر عاشق و آگه و آدم شده ایم
در مجالی که برایم باقیست باز همراه شما مدرسه ای می سازیم
که در آن آخر وقت به زبانی ساده شعر تدریس کنند
و بگویند که تا فردا صبح خالق عشق نگهدار شما
برچسبها:
ما همه حوا و آدم هستيم.حوا عاشق بود و آدم عاشق تر.
ما نيزعاشقيم. عاشق خودمان .عاشق خالق مان. عاشق مخلوقات خالق مان. عاشق فرزندانمان . عاشق كشورمان.عاشق طبيعت و ميليون ها عشق ديگر.
عاشقانه مي بينيم و عاشقانه مي شنويم.
عاشق روح لطيفي دارد و بخاطر اين روح لطيف است كه با لطافت مي نويسيم و اين لطافت هاست كه بر دل ها مي نشيند.
آنچه مي نگاريم از دل برمي ايد و لذا بر دل نيز مي نشيند.
اما.....
اما همه ي اين نوشته ها نشان دهنده ي زندگي ما نيست. مگر نويسنده هاي بزرگي كه ليلي و مجنون را نوشته اند خود مجنون بوده و يا وامق و عذرا را به تحرير در آورده اند خود وامق يا عذرا بوده اند و يا نويسنده ي بزرگي چون آر.ال. استاين كه مجموعه بزرگ ترس و لرز (آدمك زنده) را نگاشته در رعب و وحشت زندگي مي كند !
بياييد روشنفكر باشيم . درزندگي يكديگر سرك نكشيم!
بياييد در كنار هم باشيم نه رودر روي هم!
بياييد بردل هم باشيم نه سر دل!
كمي واقع بيني خوب است.
سطح فرهنگ ما ايراني ها بالاست چون كركره ي مغازه آن را پايين نكشيم.
برچسبها:
به خاطر باران
امروز ابتداي اتوباني ايستاده ام كه هميشه با هم و زير يك چتر از آن عبور مي كرديم و من دستم را در دستت مي گذاشتم و مدام شعر عاشقانه مي خواندم!
و چمان تو سرآغاز خوبي بود براي خواندن اين شعرها...!
با هم قدم مي زديم تا مي رسيديم به بيد مجنوني كه انگار باران براي او مي باريد...
من مي نشستم لب حوضچه اي كه بغل بيد بود؛ تو به درخت تكيه مي دادي و مي شدي تكيه گاه من...
آن روزها تنها بهانه مان باران بود و بس...
ولي امروز باران مي بارد و ديگر نه كوچه باغي هست و نه بيد مجنوني و نه حوضچه اي كه به رايگان عكسمان را چاپ كند...!
همه رفته اند و من مانده ام با اتوباني با اسم افكار(كوچه باغ سابق)
مي گويند وقتي باران مي باريده توي كوچه باغ آب جمع مي شده براي همين است كه...
برچسبها:
‹‹پيش از آن كه آخرين اذان را بگويند››
(( دلش مسجدي مي خواست ،با گنبدي فيروزه اي و مناره اي نه خيلي بلند و پيرمردي كه هر صبح و هرظهر وهرشب بربالاي آن الله اكبر بگويد.
دلش يك حوض كوچك لاجوردي مي خواست و شبستاني كه گوشه گوشه اش مهروتسبيح وچادر نماز است .
دلش هواي محله اي قديمي را كرده بود؛باپيرزن هايي ساده و مهربان كه منتظر غروب اند و بي تاب حي علي الصلاه. اما محله شان مسجد نداشت
فرشته ها كه خيال نازك و آرزوي قشنگش را مي ديدند ، به او گفتند :
‹‹ حالا كه مسجدي نيست ، خودت مسجدي بساز ››.
او خنديد و گفت :
‹‹چه محال زيبايي ،اما من كه چيزي ندارم.نه زميني دارم و نه تواني و نه ساختن بلدم .››
فرشته ها گفتند: ‹‹اين مسجد از جنسي ديگر است .مصالحش را تو فراهم كن،مامسجدت را مي سازيم .››
اما او آهي كشيد.
ونمي دانست هر بار كه آهي مي كشد ، هر باركه دعايي مي كند، هر بار كه خدا را زمزمه مي كند ، هر بار كه قطره اشكي از گوشه چشمش مي چكد،آجري بر آجري گذاشته مي شود ؛
آجر همان مسجدي كه اوآرزويش را داشت .
وچنين شد كه آرام آرام با كلمه ، با ذكر،باعشق و دعا،با رازونياز،با تكه هاي دل و پاره هاي روح ،مسجدي بنا شد؛ از نور و از شعور.
مسجدي كه مناره اش دعايي بود و هركاشي آبي اش،قطره اشكي .
او مسجدي ساخت سيال و با شكوه و ناپيدا،چونان عشق.
و هرجا كه مي رفت ، مسجدش با اوبود.
پس خانه مسجدي شد و كوچه مسجدي شد و شهر مسجدي .
آدم ها همه معمارند.
معمار مسجد خويش،نقشه اين بنا را خدا كشيده است .
مسجدت را بناكن،
پيش از آن كه آخرين اذان را بگويند. ))
برچسبها:
صبح شد ،موقع بلند شدن با خودش گفت:براي كسي بمير كه برايت تب كند. صورتش را شست و خودش را در آينه نگاه كرد. روي آينه با انگشت نوشت : براي كسي تره هم خرد نكن.
تازه اميدوار شده بود. سر ميز صبحانه مادرش گفت:چه فايده هر روز كاغذ سياه ميكني؛پول هم در مياري!
دختر از سر سفره بلند شد. توي دلش گفت : براي همه مادر است براي ما زن بابا.
وقتي سوار تاكسي شد. نفس عميقي كشيد ، چند لحظه نفسش را در شش ها نگه داشت و با پفي بيرون داد و آهسته گفت: هي ... نوشته هام به درد جرز لاي ديوار كه ميخوره!
كاغذ و قلمشو برداشت و همانجا آخرين جمله ي داستانش را كامل كرد.
گوشي اش زنگ خورد.برق اميد از چشمانش پيدا بود.جواب داد ، ناشرش بود.كتابش چاپ ميشد.
برچسبها:
مي خواهم گريه كنم....
وقتي دلتنگم
شهر بر شانه هايم سنگيني مي كند
در چشم هايم ديوار مي شود و در دلم رنگ و رنگ و رنگ.
دلم گرفته ست. به خيابان ميزنم. خيابان شلوغ است و سنگي.
پر از آدم هاي گيج و رميده از خويش
خوب حس ميكنم مثل آنهايم
اما غريبه با همه
نسيم مي وزد و نمناك ميكند صورتم را
سربه آسمان برمي دارم
حسوديم مي شود به آسمان
حتما كسي را دارد كه برايش اينگونه اشك ميريزد!
حسوديم مي شود به نسيم
چه راحت ميدود به اين سو وآن سو
هر جا كه مي خواهد
دلم بيشتر مي گيرد
بغض راه گلويم را مي فشارد
ميخواهم گريه كنم...
برچسبها:
يك نوشيدني مفيد و معجزه گر
اين نوشيدني:
•از برخی سرطانها جلوگیری میکند .
•رافع یبوست است .
•برطرف کننده ناراحتیهای عضلانی در شانه و گردن است
•در رفع برونشیت و سرفههای آسمی در مدت۲تا۳ روز کمک میکند.
•حساسیت اعصاب دردناک و ضعف اعصاب را بهبود میبخشد.
•در ناراحتیهای کلیوی توصیه میشود .
•مثانه را پاک میکند وکولیت و سایر دردهای دستگاه گوارش را التیام میبخشد.
•برای درمان آب مروارید و سایر تغییرات قرنیه موثر است و دید چشم را افزایش میدهد
•از ناراحتیهای قلبی میکاهد، تصلب شرائین و فشار خون را درمان میکند و میزان کلسترول خون را کاهش میدهد. رگها را نرم میسازد و جریان خون را افزایش داده، باعث لاغر شدن و کنترل وزن بدن میگردد.
•از بی خوابی میکاهد
•فعالیت کبد را افزایش داده و نارساییهای کبد وکلیه را درمان میکند.
•میزان قند خون را تنظیم کرده سبب افت ناگهانی قند خون در افراد دیابتی میشود و اگر به طور روزانه مصرف شود در مدت ۱۰۰ روز اوره را کاهش میدهد
•اثر شگفت انگیزی بر پوست سر دارد، از تاسی سر جلوگیری میکند و موها را ضخیم و سیاه میکند (حتی موهای سفید شده).
•بیماری ایدز ،اماس و دیابت راکنترل میکند
•روماتیسم،خستگی وناراحتیهای مفاصل را علاج میکند
•در طی دوران یائسگی از گرگرفتگی میکاهد. ممکن است مصرف کنندگان هنگام نوشیدن این چای احساس گرما کنند.
این امر ناشی از این واقعیت است که، اجزاء چای به جریان خون پیوسته و سبب خارج شدن عناصر و مایعات سمی میشود و به این دلیل در دست و پا تحرک بیشتر و در پیرامون کمر نرمش افزونتری ایجاد میکند.
نام اين نوشيدني :
(كومبوچا)
کومبوچا فرآورده تخمیری است که توسط قارچ کومبوچا تولید می شود . یکی از ترکیبات مهم آن که در سم زدایی از بدن و جلوگیری از سرطان نقش مهمی دارد اسیدگلوکورونیک است . گروهى از پزشکان و پژوهشگران براساس شواهد و آزمایشهاى انجام شده بر روى قارچ ”کومبوچا“ اعلام کردهاند که این قارچ بهدلیل ترکیبات خاص و دارا بودن ”اسید گلورونیک“ نه تنها مانع از سرطانى شدن سلولها مىشود بلکه رشد سلولهاى سرطانى را نیز متوقف مىسازد. علاوه بر این، قارچ کومبوجا عاملى مؤثر در جلوگیرى از سکتههاى قلبى شناخته شده و به اعتقاد پزشکان که اثرات این قارچ را بر روى افراد مختلف مورد مطالعه قرار دادهاند ”کومبوجا“ همان اکسیر حیات بخشى است که دستیابى به آن همیشه آرزوى بشر بوده است. زیرا مصرف آن از ریزش موها، چین و چروک پوست و سخت شدن رگها، مفاصل و عضلات که از علایم بالا رفتن سن و پیرى است جلوگیرى مىکند.
در واقع با مصرف ”کومبوجا“ طول دوران جوانى افزایش مىیابد و زمان پیرى دیرتر فرا مىرسد. پژوهشگران و پزشکان براى اثبات این نظریه به طول عمر افراد در مناطقى که در آنجا بهطور سنتی، قارچ کومبوجا بهصورت محلول در نوعى نوشیدنى استفاده مىشود اشاره مىکنند. آنها مىگویند: بسیارى از کسانى که در مناطق کوهستانى قفقاز یا مناطق روستائى سیبرى مانند ”یاکوتایا“ در اوکراین، تبت یا اسپانیا زندگى مىکنند بیشتر از یکصد سال سن دارند و یکى از دلایل این طول عمر استفاده از قارچ ”کومبوجا“ است. البته پزشکان این موضوع را نیز نادیده نمىگیرند که شرایط اقلیمى و ژنتیکى نیز در این مورد نقش عمدهاى دارد.
طريقه مصرف:
بطري شربت آماده شده را در يخچال نگهداري كنيد.
مي توانيد بجاي آب در طول روز از آن بنوشيد. بهترين زمان نوشيدن يك الي نيم ساعت قبل از غذاست.
بهتر است به مدت سه هفته روزانه يك هشتم ليتر (در طول روز) قبل از غذا بنوشيد.
بعد به مدت يك ماه قطع و مجدداشروع كنيد.
استفاده مداوم از آن توصيه نمي شود زيرا بدن نياز به استراحت مابين دو دوره درمان دارد تا به طور صحيح از كمكي كه به آن مي شود استفاده كند.
وقتي بين دو دوره درمان استراحت مي كنيد هنگام شروع دوره جديد آثار بهتري را احساس خواهيد كرد.
برچسبها:
هر روزم را بيشتر از روز قبل دوست دارم.
هر روزم را بيشتر از روز قبل دوست دارم و هر روز پر انرژي تر از روز قبل پای به مدرسه مي گذارم. ميشه اعتقاد دارم چون در جمع دانش آموزان هستم بايد فعال و پر جنب و جوش باشم. اين انرژي و شادي ما روي دانشآموزان اثر مثبت مي گذارد. بايد با آنها دوست باشيم ؛ يك دوست نه هم سن ....
برچسبها: